به نظر میرسد که در جامعه امروز ما ، سواد رسانه ای یک قطعه گم شده است . قطعه گمشدهای که نبودش میتواند بسیار آسیبزا ، مخرب و خطرآفرین باشد.
سواد رسانهای در تعریف عبارت است از یک نوع درک ، فهم و تشخیص متکی بر مهارت که بر اساس آن میتوان انواع رسانه ها و انواع تولیدات آنها را شناخت و از یکدیگر تفکیک ، شناسایی و طبقه بندی کرد.
سواد رسانهای قبل از هر چیز به یک بینش منطقی نیاز دارد چیزی که در اغلب مخاطبان امروز شبکه های اجتماعی ما به ندرت یا به میزان کم یافت می شود . در حقیقت اغلب ما در شبکه های اجتماعی ارتباط برقرار نمی کنیم بلکه فقط کپی پیست می کنیم . مطالب و اخباری را منتشر میکنیم بدون آنکه از صحت و سقم آن اطلاع درستی داشته باشیم .
اگر یک بی سواد رسانهای ، خبری را در یک گروه به اشتراک بگذارد و شما از او منبع آن خبر را بپرسید ، بدون شک او هیچ جوابی ندارد که به شما بدهد . اصلاً او نمی داند منبع چیست ؟ حتی معتقد به منبع هم نیست.
از نظر کسی که سواد رسانه ای درستی ندارد اصلاً نیازی نیست که هر خبری یا مطلبی یک منبع موثق داشته باشد! معمولاً منبع تمام اخبار و مطالب او گروه بغلی است نه یک خبرگزاری یا سایت معتبر !
من به عنوان یک روانشناس پیش خودم میگویم چطور میشود خبری را بپذیری و یا متنی را درست بدانی در حالی که تنها دلیلت این است که آن را در یک گروه دیگر دیدهای؟ و متاسفانه این روزها چقدر تعداد بیسوادان رسانهای در شبکههای اجتماعی ما زیاد است و چقدر هم که این بی سوادان ، فعال و مورد قبول عامه هستند!
ما برای خارج شدن از شرایط جهان سومی خود ، چاره ای نداریم جز آنکه در درجه اول فرهنگ خود را ارتقا دهیم و خود را به علم و عقل و منطق مجهز کنیم .
با آرزوی رسیدن به ایرانی شادتر ، سالم تر و با فرهنگی والاتر .
دکتر عباس خادم الحسینی، روانشناس و سکسولوژیست